“
۲-۱۵- مفهوم بهداشت روانی
بهداشت روانی[۲۶] علمیاست برای بهزیستی ، رفاه اجتماعی و سازش منطقی با پیش آمدهای زندگی که تمام زوایای زندگی از محیط خانه گرفته تا مدرسه ، دانشگاه ، محیط کار و … را در بر میگیرد ، در بهداشت روانی انچه بیش از همه مورد نظر است ، احترام ، شخصیت و حیثت انسانها است. و تا هنگامیحیثیت و احترام افراد برقرار نشود ، سلامت فکر، تعادل روانی و بهبود روابط انسانی معنی و مفهومینخواهد داشت . روی این اصل ، بهداشت روانی را دانش یا هنری میدانند که به افراد کمک میکند تا با ایجاد روشهای صحیح روانی و عاطفی بتوانند با محیط خود سازگاری حاصل نموده و برای حل مشکلات از راههای مطلوب اقدام نماید(خیاطی ، ۱۳۹۰).
اصول بهداشت روانی
بهداشت روانی بر پج اصل استوار است .
- احترام به شخصیت خود و دیگران.
هر فرد سالم احساس میکند که مردم او را میپسندند و خود او نیز از این رفتار خشنود است. بدین معنی که فرد از نظر اخلاق و رفتار مقبول خود و دیگران است. یعنی شخصیت سالم ، این ویژگی را دارست که فرد همان رفتاری با دیگران دارد که توقع دارد با او همان رفتار شود.
- شناختن محدودیتهای خود و دیگران
همیشه باید با واقعبتها آشنا بود و آن ها را قبول کرد ،چرا که با این عمل میتوان از حداکثر استعداد و قوای خود استفاده کرد .لازم است که هر فرد حدود استعدادهایش را بداند . با این شناخت از سعی بیهوده به منظور دستیابی به مقصودی که امکانات جسمیو روانی آن را ندارد ،خود داری کرده واز استعدادها و منابع دیگر خود استفاده میکند .
- دانستن این حقیقت که رفتار انسان معلول عواملی است.
چون هیچ پدیده ای خود به خود به وجود نمیآید و هر رفتاری که از هر انسانی سر میزند ، معلول عواملی است؛ مثلا وقتی شخص ترس و وحشت از خود نشان میدهد ،در نتیجه ی عاملی ترسناک این وحشت بر او مستولی شده است.
۴٫رفتار هر فرد تابع تمامیت وجود او است.
هر رفتاری که از ما سر میزند از جسم و روان ما منشا میگیرد . به بیان دیگر تن تابع روان است و هیچ عاملی به طور مستقل از سایر اعمال و خصوصیات موجود بروز نمیکند.
۵٫شناسایی محرک هایی که سبب ایجاد رفتار و اعمال انسان میشود.
افرادمختلف به اشکال متفاوتی ،رفتار انجام میدهند .یعنی هر رفتاری که از یک فرد سر میزند ،ناشی از نیاز اوست که گاهی این نیاز در واقع چیزی نیست جز نوعی محرک .پس با شناخت محرکها و به طور کلی نیازها، علت رفتار هر فرد را میتوان درک کرد (خیاطی ، ۱۳۹۰).
بهداشت روانی و استرس [۲۷]
هنگامی که به موقع باید در جلسه امتحان حاضر شویدو خوذ را گرفتار ترافیک شدید خیابان میبینید ؛یا نیاز به خواب را احساس میکنید و گرم بودن هوا ،سرو صدای افراد خانواده ،صدای بلند رادیو ،خواب و استراحت را برای شما غیر ممکن میسازد . حالا کذام مطلب این حس درونی را در شما به وجود میآورد ؟ این چیزی نیست جز واژه ای که روان شناسان آن را استرس نامیده اند.
تمام زندگی افراد شامل یک سری تطبیقها در جهت رسیدن به نیازهای روانی ،اجتماعی و بیو لوژیکی است. حوادث و رویدادهای زندگی به خودی خود ایجاد استرس و فشار عصبی نمیکنند. بلکه این نحوه نگرش ما نسبت به اتفاقات و رخدادهاست که منجر به استرس میگردد (خیاطی ، ۱۳۹۰).
بهداشت روانی و اضطراب [۲۸]
ریشههای اضطراب از سرخوردگی نیازهای تامین نشده منشا میگیرد و در فرد عدم تعادل ایجاد میکند که با تغییر در رفتار تظاهر پیدا میکند . ترس و تشویش ،شک و تردید،عدم قدرت اتخاذ تصمیم ،احساس بیچارگی،حساسیت و عصبانیت زیاد،از نشانه های مختلف رفتارهای فرد مضطرب است . حالا باید چکار کنیم که اضطراب مانع موفقیت ما نشود؟
تفکر مثبت ،مشکل گشای ما خواهد بود .شما که درس خود را خوب خوانده اید و بارها تمرینها را مرور کرده اید ،حال چرا از بازگو کردن آن ها ترس در دل داشته باشید. شما که تواناییهای خود را بارها آموزده اید،چرا یک دفعه بدون دلیل خود را عجز و ناتوان می یابید (خیاطی ، ۱۳۹۰).
مطلب دیگر این که برای کاهش اضطراب ،خود را در شرایطی مثل شرایط تنش زا قرار دهید تا این ترس کاذب از شما دور شود. مثلا اگر از جلسه امتحان و امتحان دادن میترسید ، خود را قبل از امتحان رسمیبارها در امتحانات متفرقه شرکت دهید. به عنوان مثال شرکت در کنکورهای آزمایشی قبل از شرکت در کنکور اصلی و … (خیاطی ، ۱۳۹۰).
الگوها و رویکردهای مهم راهنمایی و مشاوره
نظریه پردازان مختلف الگوها و رویکردهای گوناگونی را برای مداخلات مشاوره ای ابداع کردهاند. هر کدام از این رویکردها از خواستگاه فلسفی معینی پیروی میکند و در واقع مبنای انسان شناسی نظریه پردازرا به نمایش میگذارد. به عنوان مثال مکتبی که معتقد است ماهیت انسان به وسیله ی محیط یا نیازهای درونی او تعیین میشود ،با مکتبی که انسان را موجودی قادر به انتخاب و دارای آزادی میپندارد، مشترکات اندکی خواهد داشت . البته در بسیاری از نظریه ها شباهتهای نیز وجود داردمثلا پاترسون [۲۹] (۱۹۸۰) میگوید همه موافق این گفته هستند که انسان قابلیت تغییر کردن یا حداقل حالت تغییر پذیری را دارا است . موارد مشترک دیگرنظریهها از دیدگاه وی عبارتند از :
۱٫همه ی رویکردها متعتقدند که اختلال یا تعارض در مسائل حل نشده ، نامطلوب است و به تلاش برای تغییر یافتن نیاز دارند.
۲٫همه ی رویکردها به تاثیر آینده ، یعنی نقش خواستها ، امیدها و انتظارات مرتبط با آینده در رفتار زمان حال اذعان دارند.
رویکرد عاطفی – مراجع محوری
کارل راجرز موسس رویکرد مراجع محوری ، دیدگاه خود را در چهار قسمت اساسی بیان نموده است:
۱٫اعتقاد داشتن به شان و ارزش هر فرد ؛ راجرز معتقد است که تمامیافراد حق دارند که افکار و عقاید خاص خود را داشته باشند و بر سرنوشت خود کنترل نمایند. همچنین تا جایی که به پایمال کردن حقوق دیگران منجر نشود ،در دنبال کردن علایق خود آزادند.
۲٫داشتن دیدگاهی ادراکی از رفتارراجرز بوضوح تأکید دارد راه هایی که افراد به آن شیوه رفتار میکنند و خود را با موقعیتها وفق میدهند ،همیشه با ادراک آن ها از خود و موقعیت همخوان است.
“
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-21] [ 09:30:00 ب.ظ ]
|